ویل دورانت معتقد است که نقش پوشش و حجاب زنان برجسته در ایران باستان چنان روشن وبه وضوح است که می توان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست .
آیین زرتشتی : در تاریخ ایران باستان زن ومرد همواره با پوشش مناسب و زیبا در کنار یکدیگر زندگی کرده اند در حالی که در کتاب دینی زرتشتیان " اوستا " کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده و قانونی وجود ندارد که زرتشتیان را ملزم به پوشا ندن سر و روی خود بکند . زرتشتیان در مراسم های عبادی خود دارای حجاب می باشند و معتقدند که به هنگام عبادت کردن هاله ای به نام " خورنه " پیرامون انسان را فرا می گیرد که این هاله در انسان های نیکوکار و افراد نزدیک به خدا بیشتر است و چون این هاله نور در اطراف سر انسان بیشتر است لذا شایسته است برای نیایش با خدا و تمرکز حواس سر خود را بپوشانند که این کار باعث هماهنگی در چهره ها می شود و چهره انسان را روحانی تر می کند .
ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن راجع به ایرانیان می گوید : " در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند و با کمال آزادی و با رویی گشاده در میان مردم رفت و آمد می کردند. "
ماد : آریایی هایی که به فلات ایران آمدند به سه دسته : 1) مادها 2 ) پارس ها 3 ) پارت ها تقسیم شدند .
مادها نخستین دودمان ایرانی را تشکیل دادند و کوروش بزرگ پس از فتح ماد ، همدان را پایتخت دولت ماد و مرکز پادشاهی خود قرار داد و پارسیان از آداب و رسوم و حتی طرز پوشاک مادها بهره مند شدند .
کتاب پوشاک باستان ایرانی در باره پوشش زنان در دوران مادها با تکیه بر نقوش برجسته ، به جا مانده از دوران مادها می گوید که پوشاک زنان آن دوره از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است و در ادامه می نویسد : " مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سر شان وجود دارد از هم تمیز داده می شوند ، به نظر می رسد که زنان پوششی روی سر خود کرده اند و زیر آن گیسو های بلندشان نمایان است"
هخامنش : پوشش زنان در دوران هخامنشیان با دوران مادها چندان تفاوتی نکرد . از روی نقوش به جا مانده از آن زمان به زنان بومی بر می خوریم که پوششی جالب دارند و پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است که در نقوششان به چشم می خورد . به زنان دیگر آن دوره بر می خوریم که از پهلو به اسب سوارند و چادری مستطیلی شکل بر روی همه لباس های خود افکنده اند و زیر آن یک پیراهن با دامن بلند و زیر آن نیز پیراهن بلند دیگری تا به مچ نمایان است .
ویل دورانت درباره دوران هخامنشی می گوید : " پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمند تنزل پیدا کرد ، زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار به رفت و آمد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند ولی زنان دیگر گوشه نشینی در زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته اتداد پیدا کرد تا اینکه سراسر زندگی اجتماعی آنان را فرا گرفت و این خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود . در آن دوران زنان طبقات بالا ی اجتماع جرات نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آن ها اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان اختلاط کنند ، زنان شوهر دار حق دیدن هیچ مردی حتی پدر و برادر خود را نیز نداشتند و در نقش هایی که از آن دوران به جا مانده است جای صورت هیچ زنی دیده نمی شود و نامی از آنان به نظر نمی رسد . "
چنانچه ملاحظه می شود حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکم فرما بوده که حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهر دار نا محرم شمرده می شدند .حتی هم اکنون هم در بعضی از خانواده های سنتی این نوع پوشش دیده میشود.
اشکانیان : پس از هخامنشیان و تاخت وتاز اسکندر مقدونی به ایران ، هنگامی که وضعیت سلوکیان آشفته بود اشکانیان ایرانی هم چون گذشته دارای حجاب پوشیده بودند ، لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین ، گشاد ، پر چین ، آستین دار و یقه راست بوده ، پیراهن دیگری داشتند که روی اولی می پوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و یقه باز بود و روی این دو پیراهن چادری نیز سر می کردند . در کتاب پارتیان آمده است که زنان عهد اشکانی قبای تا زانو بر تن می کردند با شنلی که بر افکنده می شد و نیز نقابی داشتند که معمولا به سر می آویختند .
ساسانیان : در این دوره هم چون دوران های پیش از آن ، زنان از چادر به عنوان پوشاک رو استفاده می کردند و زیر آن پیراهنی می پوشیدند و در این دوره نیز پوشاندن صورت با نقاب در میان زنان ایرانی وجود داشته است .
کنت گو بینو در کتاب " سه سال در ایران " معتقد است که حجاب شدید دوره ساسانی در دوره اسلام در میان ایرانیان باقی ماند او معتقد است که آن چه در ایران ساسانی بوده تنها پوشیدگی زن نبوده بلکه مخفی نگه داشتن زن بود ? او مدعی است که خود سری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بوده که اگر کسی زن زیبایی در خانه داشت نمی گذاشت کسی از وجودش آگاه شود و حتی الا مکان او را پنهان می کرد چون اگر معلوم می شد که چنین زن زیبایی در خانه اش است دیگر مالک او و احیانا مالک جان خودش نیزنبود .
وقتی که اعراب ، شاهزادگان ایرانی ( دختران کسری از پادشاهان ساسانی به نام های شاه زنان و شهر بانو ) را به همراه اموال بسیاری برای فروش به عنوان برده و یا کنیز نزد عمر برده بودند عمر فرمان داد تا نقاب از صورت بردارند تا خریداران با دیدن چهره آنان پول بیشتری بپردازند . در این هنگام شاهزادگان ایرانی از دستور عمر اطاعت نکرده بودند و مشتی بر سینه نماینده عمر که قصد انجام این کار را با زور داشت کوفته بودند و عمر از این کار آنان خشمگین شده بود و چون می خواست با تازیانه آن ها را بزند حضرت علی بن ابیطالب ? که نظاره گر این حادثه بود ممانعت کرده و عمررا به آرامش فرا می خواند و این حدیث را پیامبر اکرم ? نقل می کند : " بزرگ و شریف هر قومی را که خوار و خفیف شده است را گرامی بدارید . " و بعد از آن عمر آرام می شود و امام علی ? می فرماید : " با دختران شاهزاده ، نباید معامله دختران بازاری کرد . " و سپس با موافقت امام علی ? و دیگر گروه حاضر آن ها آزاد می شوند و هر دو شاهزاده ایرانی عروس خاندان رسالت می شوند
منبع: مرکز اسلامی امام علی (ع)
همانطور که ملاحظه فرمودید به دلایل گفته شده در همین مقاله زنان باید در حجاب سفت وسختی قرار میگرفتند تا جامعه در آرامش به سر میبرد چون شاهان وموبدان برای خود حق و حقوقی قائل بودند که به سادگی می توانستند بر جان ومال وزنان زیر دست خود مالک شوند پس برای امنیت ومحفوظ ماندن زنان وبه چالش نکشیدن جامعه، مردان ،زنان خود را محکوم به چنین پوششی میکردند که گفته شده باعث مخفی شدن وپنهان ماندن زنان در گوشه ی خانه بودواجازه هیچگونه فعالیت اجتماعی به آنان داده نمیشد .
در جوامع دیگرهمانند یونان باستان که از جوامع متمدن دوران خود بود آمده است :دایره المعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان باستان می گوید: زنان یونانی در دوره های گذشته ، صورت واندامشان را تا روی پا می پوشاندند. این پوشش که شفاف وبسیار زیبا بود، درجزایر کورس وامرجوس ودیگر جزایر ساخته می شد. زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند. سخن درباره حجاب ، در لابلای کلمات قدیمی ترین مولفین یونانی نیزبه چشم می خورد، حتی « بنیلوب » ( همسر پادشاه « عولیس » فرمانروای ایتاک ) نیز با حجاب بوده است . زنان شهر « ثیب » دارای حجاب خاصی بوده اند، بدین صورت که حتی صورتشان رانیزبا پارچه می پوشاندند. این پارچه دارای دو منفذ بود که جلوی چشمان قرار می گرفت تا بتوانند ببینند. در « اسپارته » دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج خود را ازچشم مردان می پوشاندند. نقش هایی که برجای مانده ، حکایت می کند که زنان سررا می پوشانده ، ولی صورت هایشان بازبوده است ، ووقتی به بازارمی رفتند ، برآنان واجب بوده است که صورت هایشان را بپوشانند ، خواه باکره و خواه دارای همسر باشند. حجاب در بین زنان سیبری وساکنان آسیای صغیر وزنان شهرماد ( وفارس وعرب) نیزوجود داشته است. زنان رومانی ازحجاب شدیدتری برخوردار بوده اند، به طوری که وقتی ازخانه خارج می شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می پوشاندند وچیزی ازبرآمدگی های بدن مشخص نمی شد.
یکی از تاریخ نویسان غربی نیزشواهد زیادی دال بروجود حجاب دربین زنان یونان وروم باستان آورده است. او درباره « الهه عفت » که یکی ازخدایان یونان باستان است، می گوید : « آرتمیس » ، الهه عفت است و عالی ترین نمونه ( والگو برای) دختران جوان به شمار می آید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده وچابک وبه زیور عفت وتقوا آراسته است.
همچنین درباره مردم یکی ازقبائلی که نهصد سال قبل ازمیلاد زندگی می کرده اند، آمده است: « بالاتر ازارمیان ودرکنار دریای سیاه ، « سکاها» بیابانگردی می کردند. آنها مردم وحشی و درشت اندام قبائل جنگی نیمه مغول و نیمه اروپایی بسیار نیرومندی بودند که در ارابه به سرمی بردند وزنان خود راسخت در پرده نگاه می داشتند
این مورخ درجای دیگر می گوید: « زنان فقط درصورتی می توانند خویشان ودوستان خود راملاقات کنند ودرجشن های مذهبی و تماشاخانه ها حضور یابند که کاملا درحجاب باشند.
همچنین ازقول یکی ازفلاسفه یونان باستان ، درباره شدت پوشش زن، نقل می کند : نام یک زن پاک دامن را نیز چون شخص او باید درخانه پنهان داشت.
منبع :ویل دورانت /تاریخ تمدن